خیلی خب می خوام غر بزنم.

الان سر کلاس زیستم.

دوتا کلاس قبلیو ضبط کردم البته یکیشو باید یکی بهم میداد که حالا نمی تونه بفرسته!هنوز وارد دفتر نکردم پس تکلیفو ننوشتم پس نقص خوردم.

صبح داشتم یه خواب مسخره می دیدم که مامان بیدارم کرد گفت کلاس داری!بعد به صورت خودجوش کرکره اتاقو داد بالا بالشتمو جمع کرد و برقو روشن.خب من اگه نخوام باید کیو ببینم؟!

الان هیچی از کلاس نمی فهمم.هیچی.همه هم ماشالا شدن علامه زیست و هی نظر میدن.اینم دارم ضبط می کنم.

بابا هم نمیذاره شب با کامپیوتر کار کنیم وگرنه می نشستم همین کلاسا رو پاکنویس می کردم به جای اینکه هی غلت بزنم.

انروز امتحان ریاضی داریم فردا زیست از همینایی که نصفه‌س.یه امتخان و کاربرگ تاریخم هست که هنوز ندادم.امتحانای میان ترم دوم از چند روز دیگه شروع میشه.اولیشم زیست!زییییییست و دلم می خواد برم تو دیوار.

 

*کلاسی که ضبط کردم پرید!با این موبایل داغون که خودش ضبطو تموم می کنه!

*تو شدی تمومِ زندگی من.(خطاب به زیست!)


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها